بی بال پریدن..
|
اینکه فقط 12 هفته یا 85 روز به کنکور مونده یکم ترسناکه اینکه فاطمه مثل بچگی های خودم به خاطر فردا که مدرسه ها شروع میشه یه کوچولو غمباد گرفته طبیعیه! اینکه بالاخره دید و بازدید ها تموم شد خوشحال کننده اس اونم واسه من که دنبال محیط آروم واسه درس خوندن هستم.. اینکه مدرسه یهو تصمیم میگیره شنبه بچه ها رو تعطیل کنه خب خیلی هیجان انگیزه اینکه آدم اینو وسط مهمونی بفهمه خیلی هیجان انگیز تره !! اینکه وقتی به تقویم سال جدید نگاه میکنی چشمت همش دنبال تاریخ کنکور بگرده خب واسه ما کنکوری ها طبیعیه... اینکه تلویزیون جلوت روشن باشه و خودت از جلوش بلندشی بری درس بخونی هم طبیعیه اینکه دکتر بهت بگه استرس واست بده ولی تو قرار باشه که از دوشنبه بری سر کلاس های سرشار از استرس خانم میرابی یکم آدمو داغون میکنه.... اما... همه خوب اینو میدونیم.. 85 روز دیگه حسرت مشقت های تجربه نشدنی این روزهامون رو میخوریم و یه جایی مثل اینجا میشه دفتر دلتنگی های دبیرستانیمون دفتری که الان هیچ کدوم از ما درکش نمیکنیم... این نیز بگذرد دوستان عزیز تر از جان دبیرستانی....
بعد نوشت:حتی خودم هم نمیتونم درک کنم دلتنگی واسه این روزامون رو
یا زهرا
[ جمعه 93/1/15 ] [ 10:17 عصر ] [ نقل و نبات ]
[ نظر ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |