• وبلاگ : بي بال پريدن..
  • يادداشت : تنها ماندم..
  • نظرات : 2 خصوصي ، 11 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    تنهايي....تنهايي راحس نکردي ک ميگويي تنهايي...تنهايي اين نيست ک دوروبرت کسي نيست...اتفاقاتنهايي درست دراوج حضورافراداست ک شکل ميگيرد...تنهايي وقتي آرام آرام ب سراغت مي آيد ک بين آدم هاي زيادي گم شدي...تنهايي درست ميان تن هاست ک شکل ميگيرد...تولااقل کساني را-هرچند کم-داري ک درد دل بگويي..........گاهي انقدردرد دلت غريب است ک هيچ گوشي براي شنيدنش نيست...من دچاراين نوع ازتنهايي هاشده ام...

    پس خدايت رازودشکربگوک حداقل کسي،اينجا،منتظرحرف هاي توست..منتظرسبک شدنت..منتظراست...

    اينجاپرازرفتگراست...رفتگرهايي ک بالبخند چاروميزنند...اين تنهايي سخت تراست دوست..

    پاسخ

    رفتگران هميشه لبخند ميزنند.......ولي لبخند چيست وقتي كه كسي كه در قلبت نشسته تو را كر ميپندارد.....