|
بی بال پریدن..
|
نشستی داری تو آینه چی رو نگاه می کنی؟ خودتو؟ می خوای ببینی عوض شدی یا نه؟؟می خوای ببینی چیزی ازت کم شده یا نه؟؟ آره .خیلی چیزا ازت کم شده. سال تحویل 89 رو یادته؟؟ یادته چه قرارایی با خودت گزاشتی؟ یادته چه قولایی دادی؟ ... حالا ببینم به همشون عمل کردی؟ اصلا به چند تاش عمل کردی؟ آره .بعضی اوقات آدما قولایی هم که به خودشون می دن رو هم فراموش می کنن. حالا دیدی چه قدر عوض شدی؟ دیدی چه قدر شیشه ی چشمات کدر شده؟ حالا می خوای چی کار کنی؟؟ می خوای با اتک شیشه شور شفافش کنی؟ فکر نکنم بتونی .چون اون لکه هایی که من میبینم فقط یه چیز می تونه پاکشون کنه!.
عشق آره اگه رو دستمال پارچه ای قطره ای عشق بریزی و بمالی رو شیشه حتما تمیز می شه چرا؟؟ چون پی اچ عشق اونقدر بالاست که میشه قدیمی ترین لکه ها و روغنا رو باهاش پاک کرد. پس بیا با عشق و به عشق اون سر سفره ی هفت سین بشینیم تا هم ماهی تنگ دلت شاد بشه و هم کلمات کتاب عشق روی لوح قلبت حک بشه. در ضمن لازم نیست بترسی چون هیچ مایعی تا به حال اختراع نشده که بخواد خاصیت اتک عشق رو از بین ببره
یا صاحب الزمان ادرکنی... [ چهارشنبه 89/12/25 ] [ 6:0 عصر ] [ نقل و نبات ]
[ نظر ]
|
درباره وبلاگ  من بی اسم تو بسمل باران را فراموش خواهم کرد من که نه گرگ پیراهنم را دریده و نه چاه مویه هایم را برملا خواهد کرد..... تنها اینجا هستم تا کمی با تو دردو دل کنم... تویی که این روزها تنها نامت را درشناسنامه ی کوچه ها می نویسند... |
| [ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |
