[آيکون زير بغلم پر هندونه]

[لبخند موذيانه]

آهان پس بگو مي خواستي فرهاد بازي در بياري...منو باش!چي فک کردم چي شد!

حالا ديگه کيف پول من توپوله!اي بپاچه بيرون کيف پولي که نمک نداره!

در ضمن قالبتم....بد نيس...

خودت که مي دوني من با اين جور قالبا....

به جز قسمت فرهاد بازي و کيف پول بقيه اش ....مخلصيم قابل شما رو نداشت آبجي...

پس بوگودلت دوباره يه تيکه يخ مي خواد..نگو با فاطمه (ت) بريم بيرون!

تازه نگفتي رفتي يک(به فتح ي) عالم پيخسل خريدي وقتي بردمت نشر افق ،ذوقت دادم....