قلم مرا اما ياراي غزل نوشتن نيست
قلم من درد مي نويسد
غصه مي نويسد
حسرت مي نويسد
و تازگي ها اصلا . . . نمي نويسد
اين چيزهايي که گاهي از ان چکه مي کند،
هيچ نيست
هيچ
ومن
غصه مي خورم که نمي توانم عواطفم را واژه کنم
من از اين ناتواني خرد مي شوم