سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بی بال پریدن..
 
قالب وبلاگ

نمی توانم...

نمیتوانم بگذارم دل این سطر ها خالی بماند ..

وقتی دلم در حال انفجار است..

وقتی مدام مینشینم روی صندلی های مترو و خیره میشوم  به حرکت تند قطار هایی که خط به خط روزشان را شب میکنند..

وقتی دورن هر قطاری پر است از آدم های رنگی که صدای افکارشان گاهی دیوانه ام می کند..

وقتی در کتابخانه ی دانشگاه به همه چیز فکر میکنم جز امتحان...

و در تمام این "وقتی ها" وجودم در سکوت غرق است....سکوت محضی که این روزها بیماریم شده..

بیماری که گاهی به جسم ضعیفم میزند تا جایی که شاگردانم با نگرانی می پرسند: خانم!!!

حالتان خوب است....؟؟؟

برای آن ها زود است که بدانند بیماری سکوت هم وجود دارد!

زود است که بدانند سکوت گاهی از پا درشان میاورد....

آنها هنوز در مدرسه هستند... هنوز می دوند و بلند بلند میخندند..

هنوز عاشق زنگ تفریح های ده دقیقه ایشان هستند.....هنوز   برای هر زنگشان خوراکی دارند.....

هنوز برای روز معلم کلاسشان را تزئین میکنند...

هنوز دعای فرج را باهم میخوانند...

مثل دیروز من و تو

که در یک نیمکت بودیم و من مجبور به شنیدن غر غرهای تو سر زنگ ادبیات...

که من مدام باید حواسم به کتاب هایم بود که مبادا خط خطیشان کنی و با حرص بگویی:

کتاب ک برای تمییز نگهداشتن نیست...و پشت سر هم هر روز جای فنجان قهوه را روی صفحه کتابت به یادم می آوردی که

من را مثل خودت کنی...

مثل دیروز من و تو 

که به طور نامحسوسی سر کلاس روسری های مشکی مان را جلو میکشیدیم و میخابیدیم از خستگی...

که در سرویس مدرسه تنها تفریحمان اذیت کردن تو بود...

میبینی..؟

دیروز من و تو حتی

قشنگتر از امروز  شاگردان من است......

.

.

.

.

یاد دیروزمان بخیر....

 

 

 

یا علی

 

پ ن : کاش که با هم باشیم.....همیشه

پ ن:عیدتان پیشاپیش مبارک

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


[ پنج شنبه 93/10/18 ] [ 12:42 صبح ] [ نقل و نبات ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

من بی اسم تو بسمل باران را فراموش خواهم کرد من که نه گرگ پیراهنم را دریده و نه چاه مویه هایم را برملا خواهد کرد..... تنها اینجا هستم تا کمی با تو دردو دل کنم... تویی که این روزها تنها نامت را درشناسنامه ی کوچه ها می نویسند...
امکانات وب
  • صدرا آپ
  • بک لینک
  • دانلود آهنگ جدید